اون دهه
خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره
خونه ی مادربزرگه حرفای تازه داره
خونه ی مادربزرگه گیاه و سبزه داره
کنار خونه ی ما
همیشه سبزه زاره
دشتاش پز از بوی گل
اینجا همش بهاره
دل وقتی مهربونه , شادی میاد میمونه
خوشبختی از رو دیوار، سر میکشه تو خونه
این دهه
خونه مادربزرگه به سبک امروزی
خونه ی مادر بزرگه / الان آپارتمانه
خونه ی مادر بزرگه / استخر و لابی داره
خونه ی مادر بزرگه / wifi ی مفتی داره
خونه ی مادر بزرگه / دیش و LNB داره
کنار خونه ی اون / همیشه پارتی برپاست
پارتیهای محله / پر شور و شوق و غوغاست
مادر بزرگه الان / مازراتی سواره
رنگ موهاشم هر روز / جور واجورو باحاله
مادر بزرگه الان / شلوار جین می پوشه
کفش کالج و کیفش / همیشه روبه روشه
مادر بزرگه هرشب / Gem Tv رو میبینه
خرم سلطان و سنبل / لامیارو میبینه
خونه ی مادر بزرگه / هنوز خیلی باحاله
خونه ی مادر بزرگه / حرفای خاصی داره!
البته گفته میشه مادربزرگه شلواره جین را هم گذاشته کنار و حالا دیگه ساپورت می پوشه
صحبت "ساپورت" شد . خدا بگم این غلام خان پیروانی را چکار کنه؟!!
اون موقع ها وقتی تیم غلام خان می برد می گفت "مسئولان خوب ساپورت کردن" و وقتی می باخت می گفت "مسئولان خوب ساپورت نکردن"
حالا فکر کنید مردم دیار کرد نشین که شلوار رسمیشان معروف است از این چسبونک بی حیا-واژه احتمالی فرهنگستان- استفاده کنند
البته تو وبلاگ یکی از دوستان به این وسیله پر کاربرد به چشم یک آمریکای جنایتکار دیده و برخورد شده و ملقب به "ساپورت لعنتی" شده بودن که جا داره کمی تجدید نظر شود
یه زمانی دزد ها که حمله می کرند شلوار طرف را هم در می آوردند و می بردند(کاری به اصطلاح بودن یا نبودن نداریم) و با پوشیدن ساپورت حداقل اینکه با توجه به مشقت درآوردنش شلوار رو تنتون باقی خواهد ماند. اینقدر ناشکری نکنید
در پایان نمیشه از ارزش ساپورت که نقش یک دستگاه بدنسازی را جهت ورزش روزانه بازی می کند را نادیده گرفت و نقش سحر خیزی که یکساعتی باید زودتر بیدار شد جهت مراسم ساپورت پوشی در صبح ها